وحید جعفریان؛ محمدرضا یزدانی؛ محمد رحیمی؛ مهدی قربانی
چکیده
شناسایی و تحلیل دستاندرکاران سازمانی، یکی از الزامات مدیریت یکپارچۀ منابع آب مبتنی بر همکاری به شمار میرود. بر اساس روش تحلیل شبکهای میتوان جنبههای ساختاری شبکه دستاندرکاران سازمانی را با نگاهی جامعنگر و قابلاندازهگیری، ارزیابی نموده و نقش و موقعیت آنها را برای استقرار نظام منسجم و هماهنگ مدیریت منابع آب مورد بررسی ...
بیشتر
شناسایی و تحلیل دستاندرکاران سازمانی، یکی از الزامات مدیریت یکپارچۀ منابع آب مبتنی بر همکاری به شمار میرود. بر اساس روش تحلیل شبکهای میتوان جنبههای ساختاری شبکه دستاندرکاران سازمانی را با نگاهی جامعنگر و قابلاندازهگیری، ارزیابی نموده و نقش و موقعیت آنها را برای استقرار نظام منسجم و هماهنگ مدیریت منابع آب مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با هدف تحلیل شبکۀ تبادل اطلاعات و همکاری در بین دستاندرکاران سازمانی مرتبط با مدیریت منابع آب در دشت گرمسار صورت گرفت. دستاندرکاران مرتبط در این تحقیق بر اساس نقش و موقعیتی که در شبکه مدیریت منابع آب دارند به سه زیرگروه توسعهای، حفاظتی و واسطهای تقسیم شده و میزان انسجام، پایداری و تابآوری شبکه بر اساس پیوند تبادل اطلاعات و همکاری و محاسبه شاخصهای کمی و ریاضی سطح کلان شبکه شامل تراکم، دوسویگی پیوندها، انتقالیافتگی و فاصله ژئودزیک مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، میزان انسجام سازمانی در بین زیرگروههای مورد مطالعه، متوازن نبوده و در مورد سازمانهای واسطهای در سطح بسیار ضعیف تا ضعیف میباشد و همچنین میزان پایداری و تابآوری شبکۀ مدیریت منابع آب به میزان ضعیف ارزیابی شده است. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشاندهنده وجود تعارضاتی است که بهخصوص بین سازمانهای توسعهای و سازمانهای حفاظتی در فرآیند همکاری برای مدیریت مشارکتی منابع آب وجود دارد. این تحقیق با توجه به نتایج حاصله، انجام اقدامات زیربنایی ازجمله ظرفیتسازی و توانمندسازی دستاندرکاران را برای استقرار نظام مدیریت یکپارچه منابع آب در منطقۀ مورد مطالعه توصیه نموده است.
مهدی قربانی؛ وحید جعفریان؛ محمدرضا یزدانی؛ مهسا عبدالشاه نژاد
چکیده
دستیابی به مدیریت جامع منابع طبیعی بطور اصولی نیازمند ارتباط مؤثر و هماهنگ، همکاری و همافزایی دستاندرکاران متعددی است که وظایف مشترک ولی متمایز دارند. بدین لحاظ شالوده مدیریت جامع، با تمرکزگرایی و اعمال روش مدیریت از بالا به پایین سازگار نیست. هدف این تحقیق تحلیل شبکه و انسجام سازمانی دستاندرکاران بخش منابع طبیعی در استان ...
بیشتر
دستیابی به مدیریت جامع منابع طبیعی بطور اصولی نیازمند ارتباط مؤثر و هماهنگ، همکاری و همافزایی دستاندرکاران متعددی است که وظایف مشترک ولی متمایز دارند. بدین لحاظ شالوده مدیریت جامع، با تمرکزگرایی و اعمال روش مدیریت از بالا به پایین سازگار نیست. هدف این تحقیق تحلیل شبکه و انسجام سازمانی دستاندرکاران بخش منابع طبیعی در استان سمنان میباشد. در این تحقیق، روابط سازمانهای موجود در شبکه بر اساس بررسی فرایند انتقال اطلاعات و همکاری بین سازمانی و با استفاده از روش کمّی تحلیل شبکه اجتماعی و استفاده از شاخصهای سطح کلان و میانی شبکه نهادی شامل اندازه شبکه، تراکم، میزان دوسویگی پیوندها و تمرکز در سطح کلان و شاخص مرکز- پیرامون در سطح میانی مورد بررسی قرار گرفته است. پایش سیاستی که در عنوان این مقاله مورد تأکید قرار گرفته است، اشاره به این سئوال دارد که سیاستهای مدیریت جامع منابع طبیعی که دستکم در طول برنامههای چهارم و پنجم توسعه در دستور کار سیاستگذاران و متولیان بخش منابع طبیعی کشور بوده، تا چه میزان محقق شده است. بدینترتیب در این مقاله سعی شده است تا به سئوال فوق بهصورت کمی و با استناد به نتایج شاخصهای تحلیل ساختاری شبکه دستاندرکاران بخش منابع طبیعی در منطقه مورد مطالعه پاسخ داده شود. بر اساس نتایج این تحقیق میزان انسجام نهادی 40 درصد (ضعیف) و میزان پایداری شبکه نهادی بر اساس شاخص دوسویگی نیز در حد 67/46 درصد (متوسط) میباشد. بررسی شاخص مرکز- پیرامون نیز نشان داد که میزان تراکم شبکه نهادی استان سمنان در زیرگروه کنشگران مرکزی 77 درصد و در زیرگروه کنشگران پیرامونی 25 درصد است. نتایج بهدستآمده ضمن تعیین ظرفیتهای موجود برای اعمال مدیریت جامع منابع طبیعی، ضرورت کاهش تمرکز در شبکه و تقویت روابط بین دستاندرکاران متعدد این بخش را آشکار میسازد.